شهرها به طور ذاتی با چالشهای پیچیده و گستردهای (و مرتبط به هم) مواجه هستند که تنها از طریق یک رویکرد سیستماتیک قابل حل است. به عبارت دیگر تجمع انبوه عظیمی از ساکنان، منجر به آشفتگی و بی نظمی شده و شرایطی را به وجود آورده که نه تنها تعادل شهرها را به هم زده، بلکه دستیابی به پایداری را با روشهای کنونی اداره و توسعه شهری ناممکن ساخته است. در نتیجه برنامهریزان شهری در سراسر جهان میکوشند تا با نگاهی یکپارچه به تمامی ابعاد شهرنشینی، مدلهایی را برای توسعه شهرهای قرن ۲۱ به منظور پاسخگویی به خواستهها و انتظارات جدید دنیای امروز توسعه دهند. یکی از مفاهیم جدید جهت مقابله با چالشهای کنونی شهرها در عرصه برنامهریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است که در طول سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. شهر هوشمند به عنوان محور تحول و توسعه هزاره مطرح شده و به معنای گشایش مفاهیمی نو در برنامهریزی شهری است که قابلیتهای جهان واقعی و مجازی را برای حل مشکلات شهری با هم ترکیب میکند. علی رغم ادبیات گسترده در مورد مفهوم شهر هوشمند، هنوز یک درک روشن و واضح و اجماع عمومی در این باره وجود ندارد و محققان مختلف محتوای متنوعی را پیشنهاد کردهاند. در حالی که برخی فناوریهای هوشمند را به عنوان تنها یا حداقل مهمترین جزء شهر هوشمند مدنظر قرار دادهاند، عدهای دیگر تعاریفی را پیشنهاد کردهاند که فراتر از فناوری است و بر این باورند که اتخاذ فناوری پایان کار نیست. فناوریها میتواند در شهرها برای توانمندسازی شهروندان از طریق تطبیق این فناوریها با نیازهای آنها به جای تطبیق زندگی آنها با الزامات فناوری مورد استفاده قرار گیرد. به علاوه، معنای یک شهر هوشمند چندوجهی است. نکته کلیدی این است که شهرها باید پاسخگوی تغییرات زمینهای که در آن عمل میکنند، باشند و اینکه چه چیزی باید به عنوان هوشمند در نظر گرفته شود بستگی به شرایط زمینهای متنوع (متن و بستر) از قبیل سیستم سیاسی، شرایط جغرافیایی و انتشار فناوری دارد. در واقع راهحلهای هوشمند به سادگی نمیتوانند کپی شود و نیازمند این است که ارزش آنها برای زمینههای مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد.
تاریخچه شهر هوشمند
مفاهیم اولیه شهر هوشمند به دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی بازمیگردد. در آن زمان، ادارهی آنالیز و تحلیل جامعه در شهر لس آنجلس (Los Angeles's Community Analysis Bureau)، از دیتابیسهای مختلف، تجزیه و تحلیل خوشهای و عکاسی هوایی مادون قرمز استفاده کرد تا دادههای مختلفی را جمعآوری کند. با آنالیز این دادهها، مسئولان شهری توانستند مشکلات مختلف را شناسایی کنند و با تخصیص منابع به مکانهای خاص، فقر را کاهش دهند. پس از این اقدام، سه نسل متفاوت شهر هوشمند پدید آمدند.
شهر هوشمند نسل اول با کمک شرکتهای فناوری گسترش یافتند. این نسل شهر هوشمند، با وجود عدم آگاهی شهرداریها بر فواید شهر هوشمند، بر روی اجرای طرحهای فناورانه در شهرها متمرکز شدند. بر خلاف اولین نسل شهرهای هوشمند، در Smart City 2.0، مدیران آیندهنگر در شهرداریها به گسترش شهر هوشمند کمک کردند.
در سومین نسل از شهرهای هوشمند، نه شهرداریها و نه شرکتهای فناوری، رهبری این جریان را در دست ندارند؛ بلکه، یک مدل جدید همکاری در ایجاد شهر هوشمند به وسیلهی شهروندان، به وجود آمده است. در این مدل جدید، مفاهیمی مانند عدالت و سایر مسائل مربوط به زندگی اجتماعی انسانها نیز در شهر هوشمند گنجانده شدهاند.
شهر وین در اتریش، یکی از پیشروان شهر هوشمند نسل سوم است. در این شهر، ساکنان در امور مختلف وارد شدهاند و با همکاری نهادهای گوناگون به حل مشکلات میپردازند. برای مثال، شهروندان در یک پروژهی نیروگاه خورشیدی سرمایه گذاری کردند و یک شرکت خصوصی با نام Wien Energy، مسئول اجرای طرح شد. همچنین، در شهر وین، ساکنان نقش اساسی در حل مشکلاتی مانند تبعیض جنسیتی و یافتن محل سکونت دارند.
تبیین مفهوم و ویژگیهای شهر هوشمند
قبل از بررسی جزئیات یک شهر هوشمند به عنوان یک نوآوری، ما نیازمند درک عناصر مفهومی اصلی آن هستیم. در واقع گام اول برای ایجاد شهر هوشمند، درک مفهوم آن است. مروری مختصر بر ادبیات مرتبط در این حوزه نشان میدهد که مفهوم شهر هوشمند بسیار بحث برانگیز است. در واقع پیدایش اصطلاحات مشابه مانند شهرهای باهوش، شهر مجازی، شهر دانش، شهر دیجیتال وغیره به سردرگمی مفهومی این اصطلاح افزوده است.
مفهوم شهر هوشمند در سه حوزه اصلی توسعه پیدا کرده است :
- - دانشگاهی
- - صنعتی
- - حکومتی
ادبیات دانشگاهی رویکرد کلینگر و جامع دارد و با توجه به علاقهمندی به توسعه دانش و اطلاعات، معنی هوشمند طیف وسیعی از خصوصیات مانند خودپیکربندی، خودترمیمی، محافظت از خود و خود بهینهسازی را دربرمیگیرد. در ادبیات صنعتی با گرایش به کسب و کار و ابزارهای صنعتی، مفهوم هوشمند به خدمات و محصولات هوشمند، هوش مصنوعی و دستگاههای متفکر اشاره دارد. سرانجام در اسناد حکومتی با هدف مدیریت توسعه شهری، کلمه هوشمند در ارتباط با نظریه برنامهریزی شهری رشد هوشمند که در اوایل دهه ۹۰ برای جلوگیری از پراکندهرویی پدید آمد، تفسیر میشود. با وجود این تنوع به نظر میرسد استفاده از فناوری و نوآوری اجتماعی موضوع اصلی در این مفهوم باشد.
یکی از تاثیرگذارترین تعاریف در ادبیات دانشگاهی توسط دانشگاه صنعتی وین در سال ۲۰۰۷ ارائه شده است. شهر هوشمند، شهری است که به خوبی در حال اجرای راههای رو به جلو در خصوصیات ششگانه مردم (هوشمند، تحرک هوشمند، حکمروایی هوشمند، زندگی هوشمند، اقتصاد هوشمند و محیط هوشمند) است، که در ترکیبی هوشمند از داراییها و فعالیتهای سرنوشتساز، مستقل و آگاه شهروندان ساخته میشود. در حالی که در ادبیات صنعتی از جمله ایده شرکت آی بی ام در مورد شهر هوشمند، شهرها به عنوان سیستمی از سیستمها در نظر گرفته شده است. این شرکت شهر هوشمند را به عنوان شهری که فناوری را برای تغییر و دگرگونی سیستمهای اصلیاش و بهینهسازی بازگشت منابع کامل محدود مورد استفاده قرار میدهد، تعریف میکند. اما ادبیات حکومتی بیشتر بر روی جنبههای اداری و مالی شهر هوشمند و بر اهداف زیستمحیطی مانند انتشار گازهای گلخانهای تأکید میکند.
به طور کلی ادبیات دانشگاهی رویکرد کلینگر و جامع دارد و طیف گستردهای از موضوعات برای بهبود در سه حوزه حکمروایی را دربرمیگیرد و عمدتا بر توسعه اجتماعی و محیط زیست متمرکز شده است. از سویی به دلیل تعامل بالا در تعریف صنعتی، شهرهای هوشمند عمدتا در رقابت و توسعه پایدار شهری پدید آمدهاند. به علاوه بهرهوری و محیط زیست پایدار و توسعه اجتماعی هدف اصلی شهرهای هوشمند است. در نهایت ادبیات حکومتی، بیشتر بر چالشهای بینالمللی شامل کیفیت زندگی، رشد اقتصادی، محیط زیست، انرژی، پایداری، ایمنی، بهداشت و درمان و تحرک متمرکز شده است.
مسنن زاده و ویتروتوب (2014Mosannenzadeh & Vettoratob – )، شهر هوشمند را اینگونه تعریف میکنند :«شهر هوشمند یک شهر پایدار و کارآمد با کیفیت بالای زندگی است که هدف آن مقابله با چالشهای شهری (بهبود تحرک، بهینه سازی استفاده از منابع، بهبود بهداشت و امنیت، بهبود توسعه اجتماعی، حمایت از رشد اقتصادی و حکمرانی مشارکتی) با استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در خدمات و زیرساختها، همکاری بین ذینفعان و سهامداران کلیدی (شهروندان، دانشگاهها، دولت و صنعت) و سرمایهگذاری در سرمایههای اجتماعی است.»
فناوری اطلاعات و ارتباطات مشخصه اصلی شهر هوشمند است، اما این به معنای نادیده گرفتن موضوعات اجتماعی نمیشود؛ یعنی فناوری به صورت اتوماتیک باعث هوشمندی نمیشود و مردم نقش کلیدی در این میان دارند. مروری بر تعاریف مختلف نشان میدهد معنای یک شهر هوشمند چند وجهی است. هر نویسنده بر جنبههای مختلفی از یک شهر تأکید کرده است. بنابراین سنجش یک شهر هوشمند پیچیده است. از آنجا که هر شهری دارای وضعیت اداری، اقتصادی و اجتماعی و بستر جغرافیایی خاص خود و همچنین اولویتهای مختلف است. بنابراین تعریف یک سیستم ثابت جهانی با توجه به خصوصیات متنوع شهرها در سراسر جهان ممکن است، مشکل باشد. از طرفی تعاریف مطرح شده از طریق شهرهای خاص که خود را هوشمند نامیدهاند، جهانشمول نیست و عمومیت ندارد. بنابراین بهتر است ساختارهای اصلی (مدل شهر هوشمند) به عنوان اساس مفهومپردازی حفظ شود و تعریفهای خاص هر شهر از هوشمندی براساس چشماندازها، اولویتها و محتوایشان بازسازی شود.
تجزیه و تحلیل عمیق ادبیات نشان میدهد که در تعاریف نویسندگان بر برخی مفاهیم در تعریف شهر هوشمند تأکید ویژهای شده است. به طوری که استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در خدمات و زیرساختهای شهری، یکپارچگی سیستمهای مختلف در برنامهریزی و اجرا، همکاری سهامداران مختلف در همه مراحل توسعه شهری، سرمایهگذاری در سرمایه اجتماعی، استقلال در تصمیمگیری، حکمرانی مشارکتی، اتصال و یکپارچگی، خلاقیت، یادگیری و مدیریت منابع مختلف محلی، همه و همه الفبای اولیه مفهوم شهر هوشمند هستند.